چارلز
داروین تشخیص داد که گیاهان گلدار دارای تنوع بی مانندی از نظام های جنسی
می باشند. با تعیین عوامل
ژنتیکی و اکولوژیکی که حاکم بر تنوع جنسی گیاهان
می باشد، امروزه به عنوان مشکل اصلی در بیولوژی تکامل می باشد. ادغام تکامل
نژادی، اکولوژیکی و مطالعات
ژنتیک جمعیتی، بینش های جدیدی را در مکانیسم
های انتخابی ایجاد کرده که مسئول انتقال تکامل اصلی بین روش های بازتولید
می باشند.
گل ها، که اندام تولید مثل
نهاندانگان (گیاهان گل دار) می باشند، متنوع تر از ساختارهای نظیر خود در
دیگر موجودات زنده می باشند. به علت این تنوع، علاقه به تنوع جنسی گیاهان
دارای تاریخچه طولانی و قابل احترامی در
زیست شناسی می باشد. لینه از تنوع
ساختارهای جنسی گیاهان به عنوان اساس طبقه بندی خود استفاده نمود. داروین
سه جلد کتاب درمورد تولید مثل گیاهان از نظر
زیست شناسی نوشت و فیشر اصول
جمعیتی –
ژنتیکی را برای درک تکامل سیستم جفت گیری گیاهان ارائه نمود،
گرچه، با وجود این توجه، هنوز این مسئله روشن نشده که چرا گیاهان گلداری که
با چنین تنوعی تکامل یافته اند شیوه ای برای دستیابی به تنها یک عملکرد
مهم – موفقیت در جفتگیری می باشند. بنابراین مشکل اصلی برای زیست شناسان
تکاملی شناخت توانایی های انتخابی می باشد که پاسخگوی خاستگاه اولیه و
نگهداری از تنوع جنسی در گیاهان گلدار می باشد. در اینجا، من
پیشرفت های اخیر را درمورد شناخت خود درزمینه تکامل و اهمیت عملکرد تنوع
جنسی در گیاهان گلدار را مورد بررسی قرار دادم. برخی پیشرفت ها زمان مناسب
را برای بررسی این موضوع در اختیار ما گذاشت.