عزت نفس مفهومی است که با انگارههای خودشناسی و خودآگاهی مرتبط است. تلاشهای متعددی برای تعریف عزت نفس صورت گرفته است. اکثر این تعاریف بر این نکته اتفاق نظر دارند که عزت نفس بیانگر چگونگی ارزیابی یک فرد از خود در رابطه با گروهی که به آن تعلق دارد، ارزشهایی که به او نسبت داده میشود، نگرش مثبت یا منفی نسبت به خود و همچنین سطح رضایت یک فرد از خود است (Baumeister، Campbell، Krueger و Vohs، 2003؛ Mongonea، 2010). چیزی که باعث تمایز عزت نفس از مفاهیم مشابه دیگر میشود، مولفه ارزیابی است (Davis-Hean، Sandler، 2001؛ Baban، 2003).
عزت نفسی جهانی و همگانی وجود دارد که شامل عوامل درونی (احساسات، ژنتیک، خصوصیات شخصیتی) و عوامل بیرونی (رویدادها، خانواده، شغل و غیره) میباشد. برخی پژوهشگران بین عزت نفس خصوصیتی (شاخصی ثابت در زمان که بخشی از شخصیت است) و عزت نفس وضعیتی (که تغییرپذیرتر بوده و متاثر از رویدادها، موقعیتها و احساسات است (Gilovich، Keltner، و Nisbett، 2006؛ Lightfoot، Cole و Cole، 2009؛ Driscoll، 2013) تمایز قائل میشوند. شکلگیری عزت نفس ملزم پروسهای طولانی است که با شکلگیری خودشناسی و خودآگاهی فرد همبستگی دارد. تکامل عزت نفس شامل برخی دورههای افت نیز هست، بخصوص در دورههای گذر از یک مرحله به مرحله دیگر یا از یک وضعیت به وضعیت دیگر، که مثلاً در دوران نوجوانی (بدلیل تغییرات روان تنی) یا در سنین بالاتر (بدلیل تغییر در وضعیت، بازنشستگی و تغییر در وظایف و مسئولیتها) مشاهده میشود (Orth، Trzesniewski و Robins، 2010).