با این سبک زندگی 10سال دیرتر بمیرید!

   پژوهش هایی که در مورد زندگی افراد با طول عمر زیاد صورت گرفته است، نشان می دهد که نوع تغذیه و ورزش در این میان اهمیت به سزایی دارد. در زیر 9 مورد را یادآوری می کنیم که با رعایت آن ها ممکن است طول عمرتان بیشتر شود.

1ـ احساس خوشبختی کنید.

   از زندگی خود لذت ببرید و احساس خوشبختی کنید. نکنید روزی را بی خنده سر کنید. یادتنان باشد حالت روانی شما بر سلامت جسمانی تان اثر می گذارد.

2ـ ورزش کنید.

   اگر مایلید قلب و عروق بدنتان سالم باشد، هیچ چیز سودمند تر از ورزش نیست. اگر تمرینات بدنی نداشته باشید، به اضافه وزن، پرفشاری خون، کلسترول زیاد، مرض قند و... دچار می شوید. در حالی که ورزش موجب تحریک گردش خون و تندرستی می شود. بدون یک جریان خون مطلوب، چربی های بد بدن در عروق خونی رسوب می کنند و این اختلال باعث می شود که فرد بیش از 70 سال عمر نکند!

3ـ خوب تغذیه کنید.

   دارا بودن عادات صحیح غذایی به خصوص از سنین پایین به جوان ماندن و سالم بودن ما یاری می رساند. باید به کودکان بیاموزیم جهت بهره مندی از یک برنامه ی غذایی سالم، سه نکته را به خاطر بسپارند. نیمی از مواد غذایی مصرف روزانه باید حاوی قند باشد تا نیروی مورد نیازمان را تأمین کند. روزی 80ـ60 گرم پروتئین مصرف کنید. چنین موادی برای حیات موجودات زنده ضرورت دارند. اسید های چرب اشباع نشده (ماهی، روغن زیتون و کره های نباتی) را در سبد غذایی خویش جای دهید.

4ـ از شهر درآیید.

   ترافیک جاده ای و کارخانه ها، مولد گازهای سمی هستند که میزانشان در شهرها نسبتاً بیش از حوالی آن هاست. ساکنان شهرها عمر کوتاه تری دارند و احتمال مرگ و میرشان بر اثر ناراحتی های قلبی ـ عروقی و ریوی بیشتر است.

5ـ اطلاعات کسب کنید.

   نداشتن دانش در مورد فواید یک تغذیه ی صحیح ممکن است عمر شما را برباد دهد. خجالت نکشید و از هر کسی که در دسترستان است ـ پزشک یا داروسازـ در مورد مسائل مربوط به تندرستی خود اطلاعات به دست آورید.

6ـ پرهیز غدایی داشته باشید.

  پرخوری نکنید. افراد کم غذا بیشتر عمر می کنند. رژیم غذایی کم کالری، روند پیری را کند می سازد. بررسی ها در دانشگاه کالیفرنیا نشان داد موش هایی که کم تر می خورند، سالم ترند و میزان ابتلایشان به سرطان کم تر است. در ضمن عمرشان 42 درصد بیشتر از موش های پرخور است.

7ـ سیگار نکشید.

   دود سیگار حاوی 40 نوع ترکیب سرطان زاست و هر فرد سیگاری امکان دارد بر اثر استعمال دخانیات به اقسام امراض از جمله سرطان ریه، انسداد ریوی، ناراحتی های قلبی ـ عروقی، عفونت های ادرای، کروهن (نوعی بیماری التهابی دستگاه گوارش)، آلزایمر و روماتیسم مفصلی مبتلا گردد. در میان زنان، سیگار عامل سقط جنین و ناراحتی های دوران نوزادی شمرده می شود.

8ـ به پزشک مراجعه کنید.

   برای خوب و به جا پیر شدن بهتر است به نیاز های بدنتان توجه کرده و به محض ضرورت به پزشک مراجعه کنید. اگر دیابت درمان نشود، عمرتان را ده سال کوتاه می کنید. بکوشید دست کم یک بار در سال به یک پزشک عمومی و یک متخصص تغذیه رجوع کرده و به توصیه هایشان عمل کنید.

9ـ کم تر دارو مصرف کنید.

   با توجه به توصیه ی متخصصان تا سرحد امکان از مصرف داروهای غیر ضروری به خصوص آرام بخش ها خودداری کنید. داروها به ویژه مسکن ها ممکن است باعث ناراحتی های کلیوی، هپاتیک و خونریزی های روده ای شوند. همه ی داروها عوارض جانبی دارند. در صورتی که آرام بخش ها به طور مداوم مصرف شوند، آثار خود را به تدریج از دست می دهند.


چگونه خبر بد را بدهیم؟؟؟

راهروی بیمارستان...

مردی جوان در راهروی بیمارستان ایستاده،نگران و مضطرب...

در انتهای کادر در بزرگی دیده می شود با تابلوی اتاق عمل...

چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح با لباس سبز رنگ از آن خارج می شود...

مرد نفسش را در سینه حبس می کند.دکتر به سمت او می رود.مرد با چهره ای آشفته به او نگاه می کند...

دکتر: واقعاُ متاسفم،ما تمام تلاشمون رو کردیم تا همسرتون رو نجات بدیم اما...به علت شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتان برای همیشه فلج شده.ما ناچار شدیم هر دو پا رو قطع کنیم،چشم چپ رو هم تخلیه کردیم...باید تا آخر عمر ازش پرستاری کنی،با لوله مخصوص بهش غذا بدی،روی تخت جا به جاش کنی،حمومش کنی زیرش رو تمیز کنی و باهاش صحبت کنی.ولی اون نمیتونه باهات حرف بزنه،چون حنجرش آسیب دیده....

با شنیدن صحبت های دکتر به تدریج بدن مرد شل می شود،به دیوار تکیه می دهد،سرش گیج می رود،چشمانش سیاهی می رود...

.

.

.

.

با دیدن این عکس العمل،دکتر لبخندی می زند و دستش را روی شانه ی مرد می گذارد و می گوید...

.

.

.

.

.هه هه! شوخی کردم....زنت همون اولش مرد!!!!!!




ده کلید طلایی عزت نفس


بسیاری از ما در صورتیکه فلسفه ی کاری را که انجام می دهیم بدانیم،احساس تعهد بیشتری نسبت به آن خواهیم کرد.ما در این بخش به بررسی اصول بنیادین پرورش عزت نفس می پردازیم.

1)بررسی دقیق:قبل از ایجاد هرگونه تغییری،منطقی است که مطالعه ی دقیقی از وضعیت موجود داشته باشیم.

2)توضیح:زمانیکه اطلاعات خود را جمع آوری کردیم، باید آن ها را تا حد امکان تجزیه و تحلیل کنیم و مسئولیت هر آنچه را که نتوانستیم تغییر دهیم به دیگران واگذار کنیم.

3)عشق:دوست داشتن خود باید به سرعت و کاملاُ در تمامی روش های عملی و قابل اجرا در نظر گرفته شود.

4)تمرکز:باید در هر برنامه شما تنها بر روی یک مسئله تمرکز کنید و به عمق آن توجه نمایید.

5)تصور:ایجاد تصویری روشن از شخصیتی که مایل به رسیدن به آن هستید باعث ایجاد انگیزه و پیشرفت می شود.

6)خط مشی:طرح و برنامه خود را با یک سازماندهی عالی تقویت کنید .در کنار هر هدف طولانی مدت سه هدف کوتاه مدت داشته باشید.

7)محرک ها: شناخت محرک های کاهش عزت نفس در ما،کمک می کند اقدام های مناسب را در مورد آن ها انجام دهیم.

8)تشویق:از آنجا که افراد با عزت نفس ضعیف از تشویق کردن خود غالباُ پرهیز می کنند، ما همواره نیازمند فردی هستیم که دائماُ شما را به خاطر پیشرفت هایتان تشویق کند.

9)تجربه:مطمئن ترین راه برای آزمودن روش مناسب برای تقویت عزت نفس، تجربه ی شخصی آن است.

10)ارزیابی:باید بطور منظم و کامل پیشرفت های خود را ارزیابی کنید.


کاهش استرس در کم تر از یک ساعت

   استرس شدید که یکی از پیامد های زندگی ماشینی است، زمینه ساز بروز بیماری های مختلفی است. این در حالی است که بیشتر افراد طی روز بارها دچار استرس می شوند. خوشبختانه راهکارهایی وجود دارد که با آن می توان استرس را در کوتاه ترین زمان ممکن کاهش داد.

   جویدن آدامس به مدت ده دقیقه: محققان استرالیایی و انگلیسی دریافته اند در لحظه های استرس زا در افرادی که آدامس می جوند، هجده درصد کورتیزول (هورمون استرس) کم تر تولید می شود. آدامس جویدن باعث افزایش خون رسانی به مغز می شود و در نتیجه فرد هوشیارتر است.

   چای سیاه مصرف کنید: مصرف روزانه ی چای، استرس را سریع تر از بین می برد. ترکیب شیمیایی موجود در چای که سرشار از آنتی اکسیدان است، با تأثیر گذاشتن روی ناقل های عصبی در مغز، آرامش ایجاد می کند.

   ماساژ: ماساژ پانزده دقیقه ای هفته ای دوبار با آرام کردن سیستم عصبی، میزان استرس را کاهش می دهد. کافی است با کف دست، یک توپ تنیس را روی عضلات غلت دهید.

   نوشتن به مدت بیست دقیقه: نتایج بررسی که در سال 2010 انجام شد، نشان داد بیست دقیقه نوشتن درباره ی یک واقعه ی استرس زا در دو روز متفاوت، میزان استرس را کاهش می دهد. نوشتن باعث انسجام فکر می شود شما را از احساسات منفی رها می کند.

   به مدت سی دقیقه به موسیقی آرام گوش دهید: موسیقی، عواطف مثبت را آشکار می کند و میزان هورمون های استرس زا را کاهش می دهد. نتایج تحقیقات نشان می دهد، بیمارانی که قبل از عمل جراحی به موسیقی آرام بخش گوش می دهند، با اضطراب کمتری مواجه می شوند.

   برای مدت چهل و پنج دقیقه استفاده از ابزار های فناوری را کنار بگذارید: در تحقیقی که در دانشگاه کالیفرنیا انجام شد، محققان دریافتند، هنگام کنترل کردن ایمیل ها، ضربان قلب افزایش می یابد. بنابراین به مدت چهل و پنج دقیقه در روز از بررسی کردن نامه های الکترونیکی دست بردارید.

   تمیز کردن منزل به مدت یک ساعت: انجام کارهای منزل در کاهش استرس مفید است. تا کردن لباس ها یا کشیدن جارو باعث می شود فرد به موضوعات استرس زا فکر نکند.


انگشت حلقه

1ـ ابتدا کف دو دستتان را روبه روی هم قرار دهید و دو انگشت میانی دست های چپ و راستتان را پشت به پشت هم بچسبانید.

2ـ چهار انگشت باقی مانده را از نوک آن ها به هم متصل کنید.

3ـ به این ترتیب، تمامی تمامی پنج انگشت به قرینه شان در دست دیگر متصل هستند.

4ـ سعی کنید انگشتان شست را از هم جدا کنید. انگشت شست نمایانگر والدین است. انگشت های شست می توانند از هم جدا شوند، زیرا تمام انسان ها روزی می میرند. به این صورت، والدین ما روزی ما را ترک خواهند کرد.

5ـ لطفاً مجدداً انگشت های شست را به هم متصل کنید. سپس سعی کنید انگشت های دوم را از هم جدا نمایید. انگشت دوم (انگشت اشاره) نمایانگر خواهران و برادران هستند. آن ها هم برای خودشان همسر و فرزندانی دارند. این هم دلیلی است که آن ها ما را ترک کنند.

6ـ اکنون انگشت های اشاره را روی هم بگذارید و انگشت های کوچک را از هم جدا کنید. انگشت کوچک نماد فرزندان شماست. دیر یا زود آن ها ما را ترک می کنند تا به دنبال زندگی خودشان بروند.

7ـ انگشت های کوچک را هم به روی هم بگذارید. سعی کنید انگشت های چهارم (همان ها که در آن حلقه ی ازدواج را قرار می دهیم) را از هم باز کنید. احتمالاً متعجب خواهید شد که می بینید به هیچ عنوان نمی توانید آن ها را از هم باز کنید. به این دلیل که آن ها نماد زن و شوهری هستند که برای تمام عمر به هم متصل باقی می مانند. عشق های واقعی همیشه و همه جا به هم متصل باقی می مانند.

شست نشانه ی والدین است. انگشت دوم خواهر و برادر، انگشت وسط خود شما، انگشت چهارم همسر شما و انگشت آخر هم نماد فرزندان شماست.

بهترین شمشیرزن کیست؟

   جنگجویی از استادش پرسید: «بهترین شمشیرزن کیست؟»

   استادش پاسخ داد: « به دشت کنار صومعه برو. سنگی آن جاست. به سنگ توهین کن.»

   شاگرد گفت: «اما چرا باید این کار را بکنم؟ سنگ پاسخ نمی دهد.»

   استاد گفت: « خوب پس با شمشیرت به آن حمله کن.»

   شاگرد پاسخ داد: «این کار را هم نمی کنم. شمشیرم می شکند. و اگر با دست هایم به آن حمله کنم، انگشتانم زخمی می شوند و هیچ اثری روی سنگ نمی گذارند. من این را نپرسیدم. بهترین شمشیرزن کیست؟»

   استاد پاسخ داد: «بهترین شمشیرزن به آن سنگ می ماند، بی آن که شمشیرش را از غلاف بیرون بکشد، نشان می دهد که هیچ کس نمی تواند بر او غلبه کند.»

اگر ساکت باشید

   بعضی ها خیلی حرف می زنند. مهم نیست درباره ی چی؛ آن ها درباره ی همه چیز حرف می زنند. تمام خاطره هایی که مردم از آن ها دارند، برمی گردد به یکی از وقت هایی که مشغول حرف زدن بوده اند. تصویر ذهنی مردم از این جور آدم ها تصویر صامتی نیست؛ همیشه، بلا استثنا، آن ها را در حال حرف زدن و اظهار نظر و از این جا و آن جا و هرجا گفتن، به یاد می آورند...

   البته کسانی هم هستند که کم حرف می زنند. شاید بهترش این باشد که به جای «کم» بنویسیم «به ندرت». از آن دسته آدم ها هستند که در موردشان می گویند: «از سنگ صدا درمی آید، از ایشان نه!» تصویر ذهنی مردم از این جور آدم ها، در حقیقت تصویر نیست؛ بهتر است بگوییم یک عکس است. عکس کسی که همیشه ساکت و صامت یک گوشه نشسته و دارد به شما نگاه می کند. بینابین آن ها که خیلی حرف می زنند و آن ها که به ندرت حرف می زنند، آدم هایی که هستند که «به اندازه» حرف می زنند: جایی که باید حرف بزنند، می زنند و جایی که نباید، نمی زنند.

 

   سکوت سرشار از فایده هاست!

   سکوت علاوه بر آن که ـ به قول شاعری ـ سرشار از ناگفته هاست، سرشار از فایده ها هم هست. لیستی که توی این پنجره می بینید، یک بسته ی پیشنهادی درجه یک برای پرحرف هاست!

   پرحرف ها قطعاً از بخش زیادی از فایده های زیر بی بهره اند. این سکوت را به دست آورید و از فایده هایی که در لیست زیر آمده، بهره مند شوید!

1ـ ساکت باشید تا معلوم شود آدم باهوشی هستید. آدم باهوش چرا هرچه به دهانش آمد، بگوید؟ آدم باهوش چرا هرجایی و هروقتی، دهان باز کند برای چیزی گفتن؟ چرا قبل از هربار گفتن، فکر نکند؟ حرفش را سبک سنگین نکند؟ چه بسیار حرف هایی که گوینده ی هوشمند بعد از آن که درباره اش فکر کرده، دیده که چقدر خوب شده نگفته.

2ـ ساکت باشید تا معلوم شود آدم با ظرفیتی هستید. سکوت، نشانه ی حوصله و صبر و جنبه ی آدم هاست. این جور آدم ها، آدم هایی هستند که به موقع و به جا حرفشان را شروع می کنند، به اندازه کشش می دهند و دقیقاً همان جایی تمامش می کنند که باید بکنند. آدم های صبور، هر حرفی از دهانشان بیرون نمی آید. آن ها زود عصبانی نمی شوند؛ آن ها زود شاکی نمی شوند؛ آن ها زود خوشحال و سردماغ نمی شوند؛ آن ها زود ناامید و غمگین نمی شوند.

3ـ ساکت باشید تا آدم باوقاری باشید. سکوت، هیبت می آورد. مقایسه کنید آدمی را که هروقت از او چیزی پرسیدند یا لازم بود، حرف می زند؛ با آدمی که وقت و بی وقت مشغول نطق است و درباره ی هرچیزی ـ اطلاعات داشتن یا نداشتنش مهم نیست ـ اظهار نظر می کند. شما خودتان کدام یک را جدی تر می گیرید و تره ی بیش تری برایش خرد می کنید؟ گاهی حتی در برابر آدم های نوع اول (از بس هیبت و وقار دارند)، آدم خودش هم حواسش را بیشتر به حرف زدنش جمع می کند و با نوعی رودربایستی، مواظب است هر حرفی از دهانش بیرون نپرد.

4ـ ساکت باشید تا کمتر توی مخمصه بیفتید. مگر واجب است درباره ی هرچیزی دهانتان را باز کنید و ترّهات نثار کنید، تا ناغافل چیزی از دهانتان بیرون بپرد که جمع کردنش به این آسانی ها نیست و تا مدت ها مجبورتان می کند به بهانه پشت بهانه آوردن و توجیه سازی؟! گاهی وقت ها آدم ها چیزی می گویند که مثل چاه ته اش گیر می کنند و کلی باید زور بزنند تا بتوانند ازش درآیند. (تازه اگر واقعاً بتوانند دربیایند!)

5ـ ساکت باشید تا عقلتان درست کار کند. سکوت، تمرکز آور است. شما خودتان در جای شلوغ بهتر فکر می کنید یا در جایی خلوت و بی سر و صدا؟ هرچه بیشتر حرف بزنید، مختان درگیرتر است. و فرصت کمتری برای تمرکز روی چیزهای بیشتر و مهم تر دارد.

6ـ ساکت باشید تا حیایتان زیاد شود. کسی که زیاد حرف می زند، درصد اشتباهاتش نسبت به کم حرف ها زیادتر است. کسی هم که پشت سر هم اشتباه کند، کم کم به اشتباه کردن عادت می کند. او دیگر خجالت نمی کشد، اگر جایی هم کار زشت یا ناسزایی کرد. چنین آدمی آهسته آهسته حیا را گم می کند؛ و یک باره می بیند از این که چشم در چشم شما بیندازد و دروغ بگوید یا نسبت ناروایی به شما بزند، باکش نیست.

7ـ ساکت باشید تا عیب و هنرتان نهفته باشد. تا دهان باز کنید و چند کلمه ای بفرمایید، معلوم می شود چه جور آدمی هستید و چه شخصیتی دارید. پس، آبروداری کنید، حتی اگر لیسانس دارید!

8ـ ساکت باشید تا زیر تیغ سرزنش دیگران نروید. چه بسیار حرف ها که بعضی ها زده اند و هنوز که هنوز است، دارند سرزنشش را می شنوند. مردم مقصر نیستند که شما را از روی چه و چگونه گفتن حرفتان می شناسند؛ شما مقصرید که پاک کرده و پاک نکرده، لااقل نمی گذارید حرف هاتان قدری توی دیگ مغزتان دم بکشد!

9ـ ساکت باشید تا زود از کوره درنروید. آدمیزاد وقتی خشمگین می شود، زمین و زمان و عرش و فرش و آدم و عالم را مورد عنایات کلامی خود قرار می دهد! و اتفاقاً حواسش نیست که هرچه بیشتر به فرمایشاتش ادامه بدهد، خشمگین تر و ناآرام تر می شود. سکوت، دوای خشم آدمیزاد است. کافی است وقت هایی که آمپر می چسباند، ساکت یک گوشه بنشیند و سکوت را تاب بیاورد. البته معلوم است که سخت است؛ آدم خون خودش را می خورد و همه اش دلش می خواهد یک چیزی بگوید؛ اما شک نکنید دقایق اول که بگذرد، آرامش از دست رفته اش را بازخواهد یافت و با آن، علت عصبانیتش را چاره خواهد کرد. اگر خاطرات عصبانیت های ایام ماضی تان را به یادآورید، خودتان دستگیرتان می شود حرف هایی که از سر عصبانیت فرمودید، فتیله ی قضیه را بیشتر بالا کشیده و گاه شعله اش را به خیلی جاها کشانده که نباید می کشانده!

10ـ ساکت باشید تا بدخواهان کم تری داشته باشید. آدم ساکت، آدم محبوبی است. دوروبری های او خوب می دانند که او حرف نامربوط و ناحساب نمی زند. چزاندن و نیش و کنایه زدن و دروغ و دغل سرهم کردن و پشت این و آن صفحه گذاشتن، از اوبعید است. خب، شما بگویید، چرا دوستش نداشته باشند؟

11ـ ساکت باشید تا به شما نگویند فضول مردم! هروقت دیده اید افتاده اید توی دور حرف زدن و ـ عین رادیو که موجش به هم خورده و دارد همین جور برای خودش خش خش می کند ـ درباره ی این و آن اظهار نظر می کنید و به خویش و بیگانه رهنمود می دهید، یک آن از خودتان بپرسید این ها که که دارید می گویید، اصلاً به شما مربوط است؟ واقعاً مربوط است؟

12ـ ساکت باشید تا راه به شیطان ندهید. اگر تا حالا لیست نکرده اید، حالا هم نمی خواهد لیست کنید.؛ فقط همین طور سرانگشتی حساب کنید این زبان چند مثقالی پرزدار لیز، روزانه چند من گناه می تواند پای صاحب پرحرفش بنویسد. اگر از پس شیطان برنمی آیید، از پس زبان چند سانتی خودتان که بر می آیید! شما نگذارد این یکی این قدر جم بخورد، آن یکی خودش راهش را سدشده می بیند و آن قدر جولان نمی دهد.

13ـ ساکت باشید تا آدم نیکوکاری باشید. فرشته ی نشسته بر شانه ی چپتان چه بنویسد وقتی شما اصولاً آدم ساکت و مراقبی در حرف زدنتان هستید؟ از لحظه ای که او شروع به نوشتن کند، یعنی شما دارید کاری را می کنید که نباید بکنید، و آدم گناهکاری هستید؛ اما در غیر آن وقت ها، لابد شما آدم نیکوکاری هستید که او دست به قلم نیست. چه بهتر ـ و به نفع خودتان! ـ که از آن لحظه های نوشتن کم کنید و به این وقت های ننوشتن اضافه کنید. حرف نزنید، نیکوکارید! شروع به حرف زدن کنید، دیگر معلوم نیست؛ شاید باشید، شاید نه. دقیقاً به علت همین معلوم نبودن و ریسکی که در آن هست، گفته اند به اندازه و کم حرف بزنید.

14ـ ساکت باشید تا خیلی زودتر از بقیه با عبادت اخت شوید. عبادت، آرامش خاطر و حواس جمع می خواهد. شما که تا بعد از تکبیرة الاحرام امام جماعتتان هم دارید با بغل دستی تان اختلاط می کنید، چطوری می توانید یک دفعه الله اکبر بگویید و در سکوتی که امام جماعت دارد حمد و سوره اش را می خواند، به هزار جا فکر نکنید؟! نشنیده اید که بعضی ها می گویند سر نماز خیلی چیز ها یادشان می آید! سکوت نه فقط در نماز که در هر عبادتی، توجه قلب می آورد. این توجه قلب در پهنای باند شما هنگام کانکت با خدایی که دارید برایش عبادت می کنید، خیلی مؤثر است!

15ـ ساکت باشید تا آدم باایمانی باشید. دل همیشه از زبان رنگ می گیرد. زبان شما اگر با دروغ و دغل اخت باشد، شک نکنید که دلتان هم با دروغ و دخل اخت می شود و کم کم از راستی و درستی زده می شود. این وسط تکلیف ایمان هم که مشخص است: دل هرجور باشد، ایمان هم همان جور است.

16ـ ساکت باشید تا آسایش داشته باشید. یک بار دیگر تمام این پانزده مورد بالا را مرور کنید. با اندکی قاضی کردن کلاهتان آیا به این نتیجه نمی رسید که حتی اگر ما این مورد شانزدهم را هم نمی نوشتیم، همان پانزده مورد بالا کافی بود یرای فهمیدن این که اگر ساکت باشید، در این دنیا و آن دنیا خیالتان راحت است؟

آن را که بود مغز و خرد خاموش است           از کاسه ی پر صدا نیاید بیرون

وجود یا عدم وجود

   دانشجویی سر کلاس فلسفه نشسته بود. موضوع درس درباره ی خدا بود. استاد پرسید: «آیا در این کلاس کسی هست که صدای خدا را شنیده باشد؟»

   کسی پاسخ نداد.

   استاد دوباره پرسید: «آیا در این کلاس کسی هست که خدا را لمس کرده باشد؟»

   دوباره کسی پاسخ نداد.

   استاد برای سومین بار پرسید: «آیا در این کلاس کسی هست که خدا را دیده باشد؟»

   برای سومین بار هم کسی پاسخ نداد.

   استاد با قاطعیت گفت:«با این وصف، خدا وجود ندارد.»

   دانشجو به هیچ طریق با استدلال استاد مؤافق نبود و اجازه خواست تا صحبت کند. استاد پذیرفت.

   دانشجو از جایش برخاست و از همکلاسی هایش پرسید: «آیا در این کلاس کسی هست که صدای مغز استاد را شنیده باشد؟»

   همه سکوت کردند.

   «آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را لمس کرده باشد؟»

   همچنان کسی چیزی نگفت.

   «آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را دیده باشد؟»

   وقتی برای سومین بار کسی پاسخی نداد، دانشجو چنین نتیجه گیری کرد که استادشان مغز ندارد!

اثرات مفید خنده بر سلامت بدن

   محققان، اطلاعات کمي راجع به خنديدن و اثرات آن بر روي مغز دارند، اما چيزي که مشخص است، آن است که خنده اثراتي مثبت بر روح و جسم مي گذارد.

   خنده براي قلب، رگ هاي خوني، کاهش هورمون هاي استرس زا، گردش خون و عملکرد صحيح فعاليت هاي بدن بسيار مفيد است و اثرات مثبت و محکمي را بر سلامت روان و تحکيم روابط فاميلي به جاي مي گذارد و احساسات منفي از قبيل: افسردگي و عصبانيت را از بين مي برد.

تاثير بر هورمون ها

   خنده موجب کاهش هورمون هاي استرس زا مانند: کورتيزول، آدرنالين(اپي نفرين) ، دوپامين و هورمون رشد مي شود. در اثر خنديدن، ميزان هورمون کورتيزول، 39 درصد و ميزان هورمون آدرنالين 70 درصد کاهش مي يابد.

   همچنين باعث افزايش مقدار هورمون هاي سلامتي از قبيل: آندورفين و نوروترانسميتر مي گردد.

آزادسازي احساسات

   تا به حال برايتان پيش آمده که بگوييد، دلم گرفته و نمي دانم بايد گريه کنم يا بخندم؟ آيا بعد از خنديدن، اين اتفاق برايتان رخ مي دهد؟ به طور کلي، خنده باعث آزاد سازي احساسات مي گردد. خنديدن، يک احساس آرامش را برقرار مي کند. جالب است بدانيد کسي که مي خنداند، بيشتر از شنونده اثر مفيد بر بدن خود به جاي مي گذارد.

کارکرد دروني بدن

   وقتي مي خنديد، ورزش انجام مي دهيد. شکم شما شروع به حرکت مي کند، شانه هايتان شروع به لرزش مي کند و عضلات شما آرامش مي يابد و بالاخره براي سلامت قلب بهترين و آسان ترين کار است.

از بين برنده گيجي و حواس پرتي

   با خنديدن، عصبانيت، مجرم بودن، استرس و ديگر احساسات منفي را از خود دور مي کنيد.

اثرات اجتماعي خنده

   خنده باعث ايجاد ارتباط اجتماعي بهتر و بيشتر با مردم مي شود و مردم دوست دارند که با آن فرد رابطه داشته باشند. از همه مهم تر باعث کاهش درد ديگران مي شود، پس اثر خوبي براي فردي که مردم را مي خنداند، دارد. 

تاثير خنده بر بيماري هاي جسمي

   خنده، گنجايش ريه را بالا مي برد و باعث مي شود اکسيژن بيشتري وارد خون شود، بنابراين، بيماري هاي ريوي مثل برونشيت را از بين مي برد.

خنده، ميزان قند خون را کم مي کند.

   خنده، قاتل بيماري ها مي باشد، بيماري هايي از قبيل: سرطان ، بيماري قلبي ، ديابت ، ورم مفاصل ، گرفتگي عضلاني ، بي خوابي ، ميگرن ، آلرژي ، زخم معده و روده، روماتيسم و ... .

   خنده موجب افزايش اکسيژن رساني و ماد غذايي به سلول مي شود.

   اگر شما 1 دقيقه بخنديد، آن خنده، 45 دقيقه باعث آرامش شما مي شود، خطر بيماري قلبي را از شما مي گيرد و محرکي براي اشتها و هضم مواد غذايي خورده شده مي باشد.

   خنديدن، موجب افزايش آنتي بادي ها(عوامل دفاع کننده از بدن در برابر عوامل بيماري زا) مي گردد، يعني باعث افزايش قدرت سيستم ايمني بدن مي گردد.

ساير اثرات مفيد خنده

تقويت کننده روح و روان مي باشد.

باعث ترقي و پيشرفت در زندگي مي گردد.

کاهش دهنده گرسنگي است.

وقتي مي خنديم، چه اتفاقي رخ مي دهد؟

   وقتي مي خنديم، عضلات صورت و بدن را مي کشيم. فشار خون بالا مي رود. تندتر نفس مي کشيم و اکسيژن بيشتري را به بافت ها مي رسانيم.

   اگر خنديدن و ورزش کردن را با هم انجام دهيم، سرعت ضربان قلب بالا رفته و موجب سلامتي مي گردد. تحقيقات ثابت کرده که براي سلامت قلب 10 دقيقه راه برويد و يا 1 دقيقه بخنديد.

   در کودکي و جواني، ورزش اثر مثبت بر قدرت عضلاني و استحکام بدن در مقابل بيماري ها دارد، ولي وقتي پير مي شويد از آنجا که انرژي کمتري مي سوزانيم، براي تناسب اندام و جلوگيري از ضعف، بخنديد. 10 تا 15 دقيقه خنديدن، باعث سوختن 50 کالري در بدن مي گردد.

   هرگاه بخنديم، يکي از بزرگ ترين و مهم ترين اندام بدنمان شروع به فعاليت مي کند که کبد مي باشد. کبد مواد زائد را دور مي ريزد، مواد غذايي مازاد بر نياز بدن را به شکل قند(گليکوژن) در خود ذخيره مي سازد تا وقتي بدن نياز به انرژي داشت، قند را بسوزاند و تبديل به انرژي کند و به خون تحويل دهد. همچنين کبد محل ذخيره پروتئين هاي خون، ويتامين ها و عناصر معدني مي باشد. ببينيد خنديدن چقدر خوب است!

حالا برای این که کمی بخندید، لطیفه های زیر را بخوانید:

  یه روز یه چینیه میره بالای کوه، داد میزنه: تاهون شین کاوون مین.

از کوه صدا میاد: خیلی سخت بود، یه بار دیگه بگو. 


حیف نون به پسرش میگه برو یه نوشیدنی برام بگیر.                                           پسرش: کولا یا پپسی؟

ـ کولا.

ـ دایت یا عادی؟

ـ دایت.

ـ قوطی یا شیشه؟

ـ قوطی.

ـ کوچک یا بزرگ؟

ـ اصلاً غلط کردم! آب بیار.

ـ معدنی یا لوله کشی؟

ـ معدنی.

ـ سرد یا گرم؟

ـ می زنمت ها.

ـ با چوب یا دمپایی؟

ـ گم شو از جلوی چشام.

ـ پیاده یا با دو؟

ـ با هرچی... برو فقط نبینمت.

ـ باهام میای یا تنها برم؟

ـ میام می کشمت.

ـ با چاقو یا با ساطور؟

 

کافیه یه روز اتفاقی یه جوراب سوراخ بپوشین. اگه شده اتوبان رو موکت کنن، یه جوری میشه که تو مجبور شی کفشتو در بیاری.

اگه از بچگی به جای سیگار بهمون می گفتن مسواک ضرر داره، الآن هیچ کس دندون درد نداشت! همه دور هم جمع می شدیم و یواشکی مسواک می زدیم.

یک روز یک خانومی میره گل فروشی، میگه: یگ گل میخوام با ظرافت، با طراوت، زیبا، خوشگل، خوشبو، خوش رنگ مثل خودم. صاحب مغازه میگه: یک شاخه گل میمون بردار برو.

گل مراد میره توالت آفتابه رو می شکنه. یکی میگه چرا آفتابه رو شکوندی؟ میگه: واسه من فیگور می گیره پدر سگ.


ترک غم رفته و آینده کن            خنده کن و خنده کن و خنده کن

دروغ گفتن برای سلامتی شما مضر است.

   این که به خودتان یا دیگران دروغ بگویید، سلامتی خود را تحت تأثیر قرار می دهید، در زمان حال یا مدتی دیرتر. مطلب زیر را مطالعه کنید تا متوجه شوید که چرا صداقت بهترین روش است؟

   فرض کنید یک دوست صمیمی از شما دعوت می کند تا برای جشن تولد وی بروید. وقتی به تقویم نگاه می کنید، می بینید که همه روزها وقت شما پر است و در آن روز هم برنامه ریزی کرده اید، به  جای این که صداقت داشته باشید، لبخند می زنید و دعوت او را قبول می کنید. برای خیلی از مردم، بزرگترین فاکتور استرس در زندگی، تلاش آن ها برای راضی نگه داشتن همه می باشد. این افراد سعی می کنند همه را خشنود کنند. این شیوه منجر به این می شود که به هر دعوتی پاسخ مثبت بدهند، تا جایی که دیگر وقت آزادی برای استراحت و تنها بودن آن ها باقی نمی ماند. تنها مسئله ای که از این احساس توان فرسا حاصل می شود، این است که زندگی از کنترل آن ها خارج می شود. صادقانه با خود فکر کنید و آن چه را که واقعاً در حد توان خود می دانید، انجام دهید و زمانی را هم برای خود ذخیره کنید. از نه گفتن نهراسید. هنگامی که شما بدانید که چه موقع باید نه بگویید، کنترل زندگی خود را دارید.

استرس و خطر سرطان

   زمانی که فرد احساسات منفی خود را انکار می کند، دچار استرس می شود. این استرس به مرور سبب افزایش خطر بیماری مثل سرطان می شود. بیماران سرطانی بیشتر از سایر افراد دچار استرس های طولانی مدت می شوند، شامل افسردگی مزمن. علاوه بر این استرس طولانی مدت و بادوام، خیلی از بیماران سرطانی با انکار و پنهان کردن احساسات خود متمایز می شوند.

   مطالعات فراوانی حاکی از آن هستند که رابطه ای بین مغز و احساسات در دستگاه عصبی خودکار، سیستم ایمنی و درون ریز بدن وجود دارد. هر آن چه را می توانید، در جهت ابراز احساسات خود و صادق بودن انجام دهید. از طریق تکنیک های تنفسی، فعالیت بدنی، نوشتن و صحبت کردن راجع به احساسات خود، استرس را از بین ببرید. با این شیوه خطر سرطان را کمتر می نمایید. صحبت کردن راجع به احساسات برای خیلی از افراد مشکل می باشد. بهترین راه برای خنثی سازی احساسات منفی، شناختن آن ها می باشد. زمانی که صادقانه احساسات خود را اذعان می کنید، از بدن خود در مقابل این هورمون های مخرب استرس محافظت می کنید. احساسات را از قفسه ی سینه ی خود خارج کنید. زمانی که ناامید، غمگین و آزرده هستید، به دیگر افرادی که عامل آن بوده اند، بفهمانید. زمانی که قصد دارید احساسات خود را منتقل سازید، صادقانه رفتار کنید.

   وقتی از کسی انتقاد می کنید، مهربان باشید. و زمان اظهار نظر صریح و قاطع باشید. آن زمانی که احساسات خود را اذعان می نمایید، کمتر باعث آزردگی خود می شوید. اما اگر احساسات خود را پنهان ساختید، همانند بمبی می شوید که هر زمان امکان منفجر شدن دارد. هر آن چه را که در قلب خود پنهان ساخته اید، بیرون بریزید و از آرامش ذهن خود و فوایدی که حاصل می شود، لذت ببرید.


«برای رسیدن به کبریا باید نه کبر داشت و نه ریا»                         

Avazak.ir smili21 تصاویر زیباسازی وبلاگ (1)

شکست پل پیروزی است.

   

هر انسانی برای رسیدن به مؤفقیت باید پیش از آن شکست های زیادی را هم تجربه کند. در واقع، این شکست ها هستند که به انسان درس عبرت می دهند و او را برای مؤفقیت های بزرگ آماده می کنند. انسان نباید از این شکست ها ناامید شود. بلکه باید با امیدواری مشکلات را شکلات کند و برای رسیدن به اهداف والا بکوشد.

   بنابراین، شکست پل پیروزی است. برای اثبات این مسئله به ماجراهای زیر توجه کنید:

   در یکی از مهمانی های بزرگ پاریس، ژنرالی حضور داشت که 28 مدال روی سینه اش نصب شده بود. خانمی موقر جلو آمد و پس از تعارف های اولیه گفت:« ژنرال! آیا شما پیروزی های متعددی داشته اید که صاحب این همه مدال شده اید؟»

   ژنرال با فروتنی پاسخ داد:« با جرئت می توانم بگویم که به همین اندازه نیز شکست داشته ام.»

   حال سرگذشت شخص بزرگی را ببینید که پایداری او در کسب هدف موجب عبرت همگان است: « آبراهام لینکلن » فرزند خانواده ی فقیری بود که پس از سال ها رنج و مرارت از دانشکده ی حقوق فارغ التحصیل شد. ابتدا وکیل مؤفقی نبود، پس وکالت را کنار گذاشت و به طرف تجارت رفت و در این کار هم نشان داد استعداد ندارد، سراغ سیاست رفت و در سی و دو سالگی در انتخابات مجلس شرکت کرد، اما شکست خورد و در سی و چهارسالگی بار دیگر ورشکسته شد و در سی و پنج سالگی همسرش را در اثر مرگ ناگهانی از دست داد و سال بعد به بیماری عصبی مبتلا شد. در سنین چهل و سه، چهل و شش و چهل و هشت سالگی خود را نامزد کنگره کرد، باز هم شکست خورد! در پنجاه و شش سالگی با وجود تلاش زیاد برای رسیدن به معاونت ریاست جمهوری، در این مبارزه نیز مغلوب شد! در سن پنجاه و هشت سالگی در انتخابات سناتوری ناکام ماند و سرانجام در سن شصت سالگی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد و این بار قاطعانه مؤفق شد رییس جمهور ایالات متحده ی آمریکا گردد.

   پس در حقیقت شکست وجود ندارد و آن چه مشاهده می شود، نتیجه است.

10 توصیه برای کاهش استرس

استرس را از خودت بیرون نما         با صفا و عشق و یک رنگی ما

گر تو می خواهی حیات بی خطر    یک نظر بنما تو بر وبلاگ ما

   با آن که استرس خفیف طبیعی ترین بخش زندگی است، اما استرس شدید می تواند بازدهی شما را تحت تأثیر قرار دهد و سلامت جسم و روحتان را به خطر اندازد. بر همین اساس هرچه سریعتر برای کنترل استرس خود اقدام کنید.

   این ده توصیه را به کار ببندید تا شاید آن ها بتوانند به شما در حفظ کنترل و آرامش جسم و روحتان کمک کنند.

1ـ تمرینات تنفسی

   تنفس عمیق راحت ترین راه برای رفع استرس و تنش های روحی است. نفس عمیق برای بدن بسیار مفید است.  تمرینات تنفس عمیق، موجب شل شدن عضلات و تسکین روح می شود و همچنین راحت ترین شکل تمرینات ورزشی است. شما می توانید هرجایی این نوع تمرینات را انجام دهید و آن ها می توانند به سرعت مؤثر واقع شوند و بی درنگ استرس را از شما دور کنند.

2ـ دیدگاه شما

   نوع تعریفتان از استرس تا حد زیادی به دیدتان نسبت به یک موقعیت بستگی دارد. آیا شما نیمه ی خالی لیوان را می بینید یا نیمه ی پر آن را؟ سعی کنید مثبت اندیش تر باشید. مثبت اندیشی می تواند روشی مؤثر برای رفع استرس باشد و انعطاف پذیری تان را در مقابله با استرس افزایش دهد.

3ـ خنده

   طبق گفته ی قدیمی ها خنده بر هر دردی دواست. خنده، هورمون های استرس را در بدن کاهش می دهد. خنده اضطراب را از بین می برد و باعث می شود شما از زاویه ی دیگری به موقعیت بنگرید. فواید دیگر خنده شامل: تسکین دهنده ی درد، بسیار نشاط آور و حتی تقویت کننده ی سیتم ایمنی بدن است.

4ـ خواب

   بدن شما حدوداً به 8ـ7 ساعت خواب روزانه نیاز دارد. محرومیت از خواب می تواند موجب بروز مشکلات جسمی مانند بیماری های قلبی، سکته، پرفشاری خون و دیابت شود. عدم استراحت کافی تمرکزتان را مختل و به توجه، هوشیاری و قوه ی استدلالتان آسیب وارد می کند. بدون استراحت کافی تمرکز در هنگام کار برایتان دشوار خواهد بود.

5ـ گفت و گو و معاشرت با مردم

   سعی کنید دوستان جدید پیدا و با دوستان قدیمی معاشرت کنید. گفت و گو و معاشرت با افراد، روش فوق العاده ای برای خلاصی از تنش و استری روزمره است. هنگامی که مشکلاتتان را با دیگران در میان می گذارید، احساس می کنید  که دیگر تنها نیستید. همیشه افرادی وجود دارند که می توانند به شما کمک و به درد دلتان گوش کنند.

6ـ تکنیک های تمدد اعصاب (ریلکسیشن)

   سعی کنید به تمام تکنیک های تمدد اعصاب وارد شوید. آن ها می توانند بلافاصله استرس شما را از بین ببرند؛ مانند: گره کردن مشت و شل کردن آن با تمرینات تنفس عمیق. تکنیک های تمدد اعصاب برای مقابله با اثرات احساسی و فیزیکی منفی استرس مفید هستند.

7ـ رهایی از غیر ضروریات زندگی

   ساده زیستن را بیاموزید. از حداقل چیز ها بیشترین بهره را ببرید. فعالیت هایی را انتخاب کنید که واقعا برایتان ارزشمند هستند و به زندگیتان ارزش بیشتری می بخشند. خود را از غیرضروریات زندگی رها کنید تا خوشحال تر و مفید تر باشید.

8ـ زمانتان را برنامه ریزی کنید.

   اگر برنامه ریزی زمانی خوبی نداشته باشید، در انجام امورات زندگیتان شکست خواهید خورد. شما تنها می توانید چند کار را در هر روز انجام دهید. بنابراین بر کارهایی متمرکز شوید که بر ارزش زندگیتان می افزایند و کیفیت زندگیتان را بهتر می کنند. کارهای بی ارزش را رها کنید. برای خودتان وقت بگذارید. مهم نیست چقدر پرمشغله هستید. شما باید دوباره نیرو بگیرید.

9ـ تمرینات ورزشی

   تحقیقات نشان داده است که تمرینات ورزشی برای رفع استرس و تنش بسیار مؤثر است.بدن شما ورزش می کند و مغزتان یک انتقال دهنده ی عصبی احساسی خوب به نام اندورفین تولید می کند.

10ـ مدیتیشن

   مدیتیشن می تواند استرس روزانه را از میان ببرد و یک حس آرامش درونی را در شما ایجاد کند. مدیتیشن به همهمه های ذهنتان پایان می دهد. اگر با انجام مدیتیشن مشکل دارید، می توانید با یک دقیقه نشستن در روز شروع کنید و همان طور که آرام تر می شوید، این مدت را افزایش دهید. برای بهره مندی از فواید مدیتیشن باید بین 20ـ10 دقیقه در روز مدیتیشن انجام دهید.


توصیه هایی برای رفع لکنت زبان در کودکان

1ـ اولین نکته برخوردی صمیمانه، آرام و عادی با کودک است. هیچ وقت برای مشکلش دلسوزی نکنید؛ با این کار یه اعتماد به نفسش آسیب زده اید.

2ـ هرگز از نحوه ی صحبت کردن او تقلید نکنید؛ حتی زمانی که می خواهید مشکلش را برایش توضیح دهید.

3ـ با او نحوه ی تنفس صحیح را تمرین کنید؛ ورود هوا از بینی و خروج آن از دهان.

4ـ به او آموزش دهید که شمرده و آرام صحبت کند و مراقب وضعیت تنفسی خود باشد. این کار را با او تمرین کنید. در تمرینات از کلمات و جملات ساده شروع کنید و بعد به تدریج بر دشواری آن بیفزایید.

5ـ اگر فرصت کافی برای تمرین ندارید، از او بخواهید خودش هر روز روبه روی آینه تمرین هایی را انجام دهد.

6ـ به او یاد دهید که در زمان صحبت، ابتدا جملات را در ذهنش مرتب کند و بعد از نظم دادن، به آرامی آن ها را بیان کند.

7ـ هیچ وقت به جای او صحبت نکنید؛ مشوق او برای حرف زدن باشید. از جمع بچه ها یا افراد آشنا شروع کنید و بعد در بیرون از خانه برای او موقعیت هایی را فراهم کنید که شروع کننده ی صحبت باشد تا ترس او از صحبت کردن نیز کاهش یابد.

8ـ حس مشارکت و همکاری را در او تقویت کرده و او را تشویق به شرکت در کارهای گروهی کنید.

9ـ مهم ترین و تأثیرگذارترین عاملی که باعث تداوم لکنت می شود، پایین بودن اعتماد به نفس است. برای حل این مشکل مسؤولیت هایی را که می دانید فرزندتان از عهده ی آن ها برمی آید، به او بسپارید.

10ـ توجه داشته باشید در صورتی که مشکل کودک شدید است، بهتر است از متخصصان گفتار درمانی کمک بگیرید.

جایگاه درست

آورده اند روزی میان یک ماده شتر و فرزندش گفت و گویی به شرح زیر صورت گرفت:

بچه شتر: «مادر جان، چند تا سؤال برایم پیش آمده است. آیا می توانم بپرسم؟»

شتر مادر: «حتماً عزیزم، چیزی ناراحتت کرده است؟»

بچه شتر: «چرا ما کوهان داریم؟»

شتر مادر: «خوب، پسرم! ما حیوانات صحرا هستیم. در کوهان آب و غذا ذخیره می کنیم تا در صحرا که چیزی پیدا نمی شود بتوانیم دوام بیاوریم.»

بچه شتر: «چر پاهای ما دراز و کف پای ما گرد است؟»

شتر مادر: «پسرم، قاعدتاً برای راه رفتن در صحرا و تندتر راه رفتن داشتن این نوع دست و پا ضروری است.»

بچه شتر: «چرا مژه های بلند و ضخیم داریم؟ بعضی وقت ها مژه ها جلوی دید مرا می گیرد.»

شتر مادر: «پسرم، این مژه های بلند و ضخیم یک نوع پوشش حفاظتی است که چشم های ما را در مقابل باد و شن های بیابان محافظت می کنند.»

بچه شتر: «فهمیدم، پس کوهان برای ذخیره کردن آب است. برای زمانی که ما در بیابان هستیم. پاهایمان برای راه رفتن در بیابان است. و مژه هایمان هم برای محافظت چشم هایمان در برابر باد و شن های بیابان است.»

بچه شتر: «فقط یک سؤال دیگر دارم.»

شتر مادر: «بپرس عزیزم.»

بچه شتر: « پس ما در این باغ وحش چه غلطی می کنیم؟»

نکته: مهارت ها، علوم، توانایی ها و تجارب فقط زمانی مثمر ثمر است که شما در جایگاه واقعی و درست خود باشید. پس همیشه از خود بپرسید الآن شما در کجا قرار دارید؟

راهکار هایی برای کنترل خشم

   از آن جایی که گاهی خشمگین شدن سبب می شود بعداً از رفتار خود پشیمان شویم و روابط ما با دیگران به هم بخورد، راهکار هایی برای کنترل خشم ارائه می شود که با رعایت آن ها می توانید در کنترل عصبانیت مؤفق تر عمل کنید:

* قبل از واکنش نشان دادن به طرف مقابل، تا عدد 10 بشمارید.

* مکانی را که در آن قرار دارید، ترک کنید تا خشم شما فروکش کند.

* قبل از حرف زدن فکر کنید تا بعد از حرفی که می زنید پشیمان نشوید.

* به ورزش هایی مانند پیاده روی بپردازید. فعالیت جسمی ترشح هورمون ها را افزایش می دهد و این امر در کنترل خشم مؤثر است.

* قبل از واکنش نشان دادن، به وضعیتی که پیش آمده است کمی فکر کنید.

* به جای آن که روی مشکلی که پیش آمده است متمرکز شوید، در پی راه حل آن باشید.

* کینه توزی تأثیرات بسیار منفی دارد. بنابراین بخشنده باشید و درگیری پیش آمده را فراموش کنید.

*به افرادی که در زندگی شما اهمیت دارند، فکر کنید و به خاطر موضوع کم اهمیت یا فردی که در زندگی شما نقشی ندارد، از کوره درنروید.

* گذشته ها را به یاد طرف مقابل نیاورید.

* با بالا بردن صدا مشکل حل نمی شود. با صدای آرام هم می توان همه نوع مشکل را حل کرد.

* خودخوری و سرکوب خشم برای سلامت مضر است.

* انتظارات غیر واقعی نداشته باشید و قبول کنید که هیچ گاه دو نفر نمی توانند مثل هم باشند.

* نظر و عقیده ی طرف مقابل را در نظر بگیرید.

* سعی کنید با تنفس عمیق خود را آرام کنید.

* دوش گرفتن یکی از راه های مؤثر در فروکش کردن خشم است.

* در صورت جدی شدن دعوا، با گفتن یک لطیفه و طنز فضای مشاجره را عوض کنید.


«برای پخته شدن، کافیست هنگام عصبانیت از کوره درنروید.»


داشتن یک زندگی بهتر...

یکوس کازانتزاکیس نقل می کند :

که در دوران کودکی ، یک پیله کرم ابریشم را بر روی درختی می یابد ، درست هنگامی که پروانه خود را برای خروج از پیله آماده می سازد . اندکی منتظر می ماند ، اما سرانجام چون خروج پروانه طول می کشد تصمیم می گیرد این فرآیند را شتاب بخشد .

با حرارت دهان خود آغاز به گرم نمودن پیله می کند ، تا این که پروانه خروج خود را آغاز می کند . اما بال هایش هنوز بسته اند و اندکی بعد می میرد .


او می گوید :

(( بلوغی صبورانه با یاری خورشید لازم بود ، اما من انتظار کشیدن نمی دانستم . آن جنازه ی کوچک تا به امروز ، یکی از سنگین ترین بارها ، بر روی وجدان من بوده است . اما همان جنازه باعث شد درک کنم که یک گناه حقیقی وجود دارد : فشار آوردن بر قوانین بزرگ کیهان . بردباری لازم است و نیز انتظار زمان موعود را کشیدن شاهد بودن وسختی کشیدن عزیزان و صبوربودن و مقاومت کردن ، و با اعتماد راهی را دنبال کردن که خدا برای زندگانی ما و فرزندانمان برگزیده است.

 

اگر پوسته تخم مرغی که ترک خورده و جوجه میخواهد سر از تخم بیرون آورد به شکستن آن کمک کنید یقین بدانید پس از مدتی جوجه بیمار خواهد شد باید جوجه سختی بکشد تا پوسته را بشکند تا سالمتر و قویتر پا به زندگی گذارد.


نگذارید هیچ چیز و هیچ کس جلوی شما را برای رسیدن به موفقیت بگیرد
بگذارید فرزندانتان زمین بخورند تا تجربه کنند اینقدر آنها را یاری نکنید
هیچ وقت نگران شکست های فرزندان خود نباشید،چرا که همان شکست شاید ، رهگشای موفقیت و درخشش او باشد .
هیچ گاه بار مسئولیت کسی را به دوش نکشید .


جلوی تحقیر شدن او را نگیرید .
آسیب های او را به جان نخرید .
بگذارید تا همین فشارها موجب شکوفایی او شوند .
دانه ای که سعی دارد خود را از دل خاک به بیرون بکشد را ، از خاک در نیاورید .
پیله پروانه ای که خود را با سختی از درون به بیرون می کشد را ، پاره نکنید .


پوسته تخم مرغی که جوجه ای سعی دارد آن را بشکافد و بیرون بیاید ، نشکنید .
چرا که شما دریچه های خروج از عالم تاریک و تنگ و رنج آور را به روی آن ها خراب می کنید و مانع پیش روی آن ها در مسیر رشدشان می شوید .
گاه تنها تماشا کردن این صحنه ها کافی است .


بر خودخواهی های خود غلبه کنیم
بر حس مالکیت خود
بر طمع خود
بر زیاده خواهی ها
و
عواطف آسیب رسان خود
مسلط شویم
و دریچه های خیر را به روی فرزندانمان بگشاییم .


منبع:kocholo.org

داستانی آموزنده

                      اگر کسی بدی می کند، در آن لحظه فقط بیمار است

روزی سقراط، حکیم معروف یونانی، مردی را دید که خیلی ناراحت است. علت ناراحتی اش را پرسید، پاسخ داد: در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم، جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.

سقراط گفت: چرا رنجیدی؟

مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است.

سقراط پرسید: اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد و بیماری به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟

مرد گفت: مسلّم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.

سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟

مرد جواب داد: احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.

سقراط گفت: همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی، آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟ و آیا کسی که رفتارش نادرست است، روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد، هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود.

بیماری فکر و روان نامش غفلت است. باید به جای دلخوری و رنجش، نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است، دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند. پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هروقت کسی بدی می کند، در آن لحظه بیمار است.

به یاد داشته باش که ...

1) آنان که تجربه های گذشته را به خاطر نمی آورند محکوم به تکرار اشتباهند.

2)پیچهای جاده آخر جاده نیستند مگر این که خودت نپیچی.

3)آدمهای بزرگ شرایط را خلق می کنند و آدم های کوچک از آن تبعیت می کنند.

4)گاهی خوردن لگدی از پشت برداشتن گامی به جلو است.

5)وقتی خوشبخت هستی که وجودت آرامش بخش دیگران باشد.

6)همیشه حرفی رو بزن که بتونی بنویسی، چیزی رو بنویس که بتونی امضاش کنی و چیزی رو امضاء کن که بتونی پاش بایستی.

7)از قضاوت دست بکش تا آرامش را تجربه کنی.

 

جملاتی از بزرگان...

بيكن : براي خوشبخت زيستن بايد موقعيت هاي مناسب ايجاد كنيم نه اينكه در انتظار آن باشيم .

بودا : هيچ كس جز خود ما مسئول بدبختي و خوشبختي هاي ما نيست .

ابراهام لينكلن : هر كاري را كه تصميم به انجام آن گرفتيد , نصف آن را انجام داده ايد .

ناپلئون : خونسردي بزرگ ترين صفت يك فرمانده است .

حضرت محمد (ص) : حربه ضعيفان شكايت است .

ولتر : كسي كه از مرگ ميترسد از زندگي هم ميترسد .

حضرت علي (ع) : بلند پايه ترين مردم در خرد و انديشه كسي است كه خود را از مشورت بي نياز نداند .

ون گوك : كسي كه رحم و محبت مي آفريند , زندگي خلق ميكند .

در آغاز راه هستیم ...

 

بیاباخود بیاندیشیم.

اگر یک روز تمام جاده های عشق را بستند،

اگر یک سال چندین فصل برف بی کسی بارید،

اگر یک روز نرگس در کنار چشمه غیبش زد،

اگر یک وقت شقایق مرد ،

تکلیف دل ماچیست؟

ومن احساس سرخی میکنم چندیست،

ومن از چند شب پیش در خوابم نزول عشق را دیدم...